یادگیری مبتنی بر مغز چیست؟

سرفصل مطالب

یادگیری مبتنی بر مغز، یکی از رویکردهای نوین در آموزش است که با استفاده از یافته‌های علمی در زمینه‌ی عملکرد و ساختار مغز، به بهبود فرآیند یادگیری و افزایش بهره‌وری در آموزش کمک می‌کند. این روش آموزشی بر پایه اصولی مانند توجه به نحوه کارکرد مغز در هنگام یادگیری، شناخت تفاوت‌های فردی در یادگیری و بهره‌برداری از تکنیک‌های اثبات‌شده علمی است. با توجه به اینکه مغز انسان به‌طور پیوسته در حال تغییر و تطبیق با محیط اطراف خود است، یادگیری مبتنی بر مغز تلاش می‌کند تا محیط‌های یادگیری را به گونه‌ای طراحی کند که این تغییرات به بهترین نحو ممکن به وقوع بپیوندند.

در مدارس هوشمند که به‌طور خاص برای استفاده بهینه از فناوری‌های نوین طراحی شده‌اند، یادگیری مبتنی بر مغز نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند؛ اما مدرسه هوشمند چیست؟ این مدارس با استفاده از ابزارهای دیجیتال و روش‌های تدریس مدرن، به معلمان و دانش‌آموزان امکان می‌دهند تا به روش‌هایی آموزش ببینند که با نحوه عملکرد مغز انسان همخوانی بیشتری دارد. استفاده از ابزارهای چندرسانه‌ای، بازی‌های آموزشی و برنامه‌های تعاملی در این نوع مدارس، همه در راستای افزایش مشارکت و انگیزه دانش‌آموزان طراحی شده‌اند.

با توجه به اهمیت و تأثیر مثبت یادگیری مبتنی بر مغز در بهبود فرآیند آموزشی، در این مطلب از دایاموز با اصول یادگیری مبتنی بر مغز آشنا خواهیم شد.

یادگیری مبتنی بر مغز چیست؟

منظور از یادگیری مبتنی بر مغز چیست؟

یادگیری مبتنی بر مغز یک رویکرد آموزشی نوین است که از علوم اعصاب و شناختی برای طراحی برنامه‌های درسی استفاده می‌کند تا فرآیند یادگیری را سریع‌تر و کارآمدتر سازد. این روش به چگونگی عملکرد مغز و نحوه پردازش اطلاعات توجه می‌کند و تلاش می‌کند تا با ارائه مطالب به شیوه‌هایی که با ساختار و عملکرد مغز همخوانی دارند، توانایی یادگیری دانش‌آموزان را بهبود بخشد.

تحقیقات نشان داده است که مغز انسان هنگام یادگیری، از نظر فیزیکی و ساختاری تغییر می‌کند. این انعطاف‌پذیری مغز یا به اصطلاح علمی نوروپلاستیسیته، به این معنی است که هر چه بیشتر مهارت‌های جدید تمرین شوند، یادگیری و به خاطر سپردن آن‌ها آسان‌تر می‌شود. در این چارچوب، معلمان با استفاده از اصول یادگیری مبتنی بر مغز، بر کاهش استرس، ارائه مؤثرتر مطالب، افزایش مشارکت دانش‌آموزان و ایجاد فرصت‌هایی برای تمرین متمرکز می‌شوند.

از آنجا که مغز توانایی تغییر و تطبیق‌پذیری دارد، یادگیری مبتنی بر مغز بر توانایی مغز برای نقشه‌برداری و سازماندهی مجدد خود تمرکز دارد. این توانایی تحت تاثیر عوامل متعددی نظیر ورزش، رژیم غذایی، سطح استرس و حتی وضعیت عاطفی فرد قرار می‌گیرد. برای مثال، تصویرسازی ذهنی در مطالعه می‌تواند به‌عنوان یکی از تکنیک‌های مؤثر در این رویکرد به کار گرفته شود؛ زیرا به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا اطلاعات را به‌طور عمیق‌تر و با دقت بیشتری در ذهن خود تجسم کرده و درک کنند.

یادگیری مبتنی بر مغز نه‌تنها برای دانش‌آموزان جوان، بلکه برای همه گروه‌های سنی مفید است و با بهره‌گیری از این روش، می‌توان فرآیند یادگیری را برای افراد با هر سنی بهبود بخشید. درک این اصول به معلمان کمک می‌کند تا محیط‌های یادگیری را به گونه‌ای طراحی کنند که مغز دانش‌آموزان بیشترین بهره را از آن ببرد و به این ترتیب، یادگیری به فرآیندی لذت‌بخش و مؤثر تبدیل شود. مدارس هوشمند علاوه بر این تکنیک می‌توانند از تکنیک‌های دیگری از جمله سیستم مدیریت یادگیری LMS نیز استفاده کنند که تاثیر قابل توجهی در فرایند یادگیری دانش‌آموزان دارد.

یادگیری مبتنی بر مغز

آشنایی با اصول یادگیری مبتنی بر مغز

همان طور که اشاره شد یادگیری مبتنی بر مغز مجموعه‌ای از اصول و راهبردهایی است که بر اساس دانش عصب‌شناسی و روان‌شناسی شناختی توسعه یافته‌اند تا یادگیری را برای دانش‌آموزان مؤثرتر و معنادارتر سازند. این اصول بر چگونگی کارکرد مغز انسان و نحوه پردازش و ذخیره‌سازی اطلاعات توسط آن تمرکز دارند. در ادامه به برخی از مهم‌ترین اصول یادگیری مبتنی بر مغز می‌پردازیم:

1. سلامتی و ورزش:

فعالیت بدنی نقش مهمی در بهبود فرایند یادگیری دارد. تحقیقات نشان داده‌اند که ورزش و حرکت نه تنها به تقویت حافظه کمک می‌کند، بلکه تمرکز و توجه را نیز افزایش می‌دهد. برای مثال، دانش‌آموزانی که بین کلاس‌ها یا در حین درس، زمانی را به پیاده‌روی یا ورزش اختصاص می‌دهند، آمادگی بیشتری برای یادگیری و حفظ اطلاعات دارند. این نوع فعالیت‌ها جریان خون به مغز را افزایش داده و فرآیندهای شناختی را بهبود می‌بخشند.

2. احساسات مثبت:

احساسات و عواطف نقش مهمی در فرآیند یادگیری مبتنی بر مغز دارند. هر چه دانش‌آموزان شادتر و مثبت‌تر باشند، انگیزه بیشتری برای یادگیری و مشارکت در کلاس دارند. معلمان می‌توانند با ایجاد یک فضای حمایتی، عزت نفس دانش‌آموزان را افزایش دهند و آنها را به یادگیری بهتر تشویق کنند.

3. کار گروهی و تعاملات اجتماعی:

کار گروهی و تعامل با همکلاسی‌ها می‌تواند بر کارکرد مغز انسان تاثیر گذاشته یادگیری را تسریع بخشد. این نوع فعالیت‌ها به دانش‌آموزان کمک می‌کنند تا اطلاعات را از زوایای مختلف درک کنند و یادگیری را از طریق تعامل و بحث و گفتگو بهبود بخشند. همچنین، کار گروهی مهارت‌های اجتماعی و همکاری را تقویت می‌کند که در زندگی شخصی و حرفه‌ای آینده دانش‌آموزان بسیار مؤثر است.

4. آموزش به دیگران:

یکی از روش‌های موثر برای یادگیری، آموزش دادن به دیگران است. زمانی که دانش‌آموزان به همسالان خود مفاهیم و مطالب درسی را توضیح می‌دهند، خود نیز یادگیری عمیق‌تری را تجربه می‌کنند. این روش می‌تواند به صورت ارائه‌های کلاسی، کار گروهی یا حتی آموزش‌های فردی انجام شود.

5. تمرین و تکرار:

یادگیری مبتنی بر مغز بر این اصل تاکید دارد که تمرین و تکرار مداوم، کلید یادگیری موثر است. از طریق آزمون و خطا و انجام تمرین‌های متعدد، دانش‌آموزان می‌توانند مفاهیم را بهتر درک کرده و اطلاعات را به حافظه بلند مدت خود منتقل کنند. این روش به ویژه در یادگیری مهارت‌های عملی و حل مسئله مفید است.

6. اطلاعات معنادار و کاربردی:

برای اینکه اطلاعات به طور موثر به خاطر سپرده شود، باید برای دانش‌آموزان معنادار باشد. به کارگیری مفاهیم در زندگی واقعی و ارتباط دادن آنها با تجربیات شخصی می‌تواند یادگیری را تقویت کند. به عنوان مثال، اگر درس‌های اقتصادی با موضوعاتی مانند مدیریت مالی شخصی یا خریدهای روزمره مرتبط شود، دانش‌آموزان بهتر می‌توانند مفاهیم را درک کرده و به خاطر بسپارند.

7. تنوع در ارائه اطلاعات:

استفاده از روش‌های مختلف برای ارائه اطلاعات می‌تواند یادگیری را بهبود بخشد. وقتی دانش‌آموزان اطلاعات را هم به صورت شفاهی بشنوند و هم به صورت کتبی بنویسند، احتمال انتقال آن از حافظه کوتاه‌مدت به حافظه بلند مدت بیشتر می‌شود. این روش‌ها می‌توانند شامل استفاده از تصاویر، نمودارها، داستان‌ها و نمایش‌های عملی باشند.

8. تحریک و مشارکت فعال:

برای جذب توجه دانش‌آموزان و حفظ انگیزه آنها، باید کلاس‌ها جذاب و پویا باشند. استفاده از طنز، بازی‌های آموزشی، حرکات بدنی و فعالیت‌های تعاملی می‌تواند به تحریک مغز و افزایش مشارکت دانش‌آموزان کمک کند. تحریک مراکز عاطفی مغز از طریق این فعالیت‌ها، پردازش اطلاعات را بهبود می‌بخشد و یادگیری را تقویت می‌کند.

9. کاهش استرس:

استرس یکی از عوامل مخرب یادگیری است که می‌تواند عملکرد مغز را به طور منفی تحت تاثیر قرار دهد. یادگیری مبتنی بر مغز بر اهمیت ایجاد محیط‌های آموزشی آرام و بدون استرس تاکید دارد. در چنین محیط‌هایی، دانش‌آموزان احساس امنیت و راحتی بیشتری دارند و می‌توانند بر یادگیری و توسعه مهارت‌های خود بهتر تمرکز کنند.

در نهایت، یادگیری مبتنی بر مغز، با تکیه بر کارکرد مغز انسان و بهره‌گیری از اصول علمی عصب‌شناسی، رویکردی نوین و کارآمد در آموزش و پرورش است. با استفاده از این اصول، معلمان و مدارس می‌توانند فضایی مناسب برای یادگیری ایجاد کنند که نه تنها موجب رشد تحصیلی دانش‌آموزان شود، بلکه توانایی‌ها و استعداد آن‌ها را نیز پرورش دهد. در نتیجه، یادگیری مبتنی بر مغز به عنوان یکی از شیوه‌های پیشرفته آموزشی، نقشی کلیدی در تربیت و آماده‌سازی دانش‌آموزان برای آینده‌ای موفق و پویا ایفا می‌کند.

امتیاز دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *