بزرگ ترین پلتفروم آموزشی کشور
22691102 (021)
Email: info@DayaSoft.ir
دایاموز
دفتر تهران : فرمانیه - لواسانی - نرسیده به سه راه عمار - پلاک 226 - واحد 402
روش های تدریس همان اصول و قواعدی هستند که معلم برای سازماندهی آموزش در کلاس درس به کار میبرد.
شاید بپرسید که حالا چه روش تدریسی را انتخاب کنم؟ جواب این سوال به نوع نیاز آموزشی کلاس شما بستگی دارد. روش تدریس مناسب را با توجه فلسفه آموزشی، گروه سنی کلاس، حیطه موضوعی و اهداف اصلی مدرسه انتخاب کنید.
روش تدریس را میتوانیم براساس 2 پارامتر اصلی زیر به 4 دسته تقسیم کنیم:
1- رویکرد معلم محور در مقابل دانشآموز محور
2- استفاده از تکنولوژی سطح بالا در مقابل استفاده از تکنولوژی سطح پایین
در یک تفسیر اغراق شده از رویکرد معلم محور، معلم مظهر قدرت است و دانشآموزان شبیه ظروف خالی هستند که منفعلانه دانش را معلم دریافت میکنند. هدف نهایی رویکرد معلم محور کسب نمرات بالا در امتحانات است.
در این شیوه، به تدریس و ارزیابی به عنوان دو موجودیت مجزا نگاه میشود و سطح علمی دانشآموز توسط امتحانات به صورت عینی اندازهگیری میشود.
در روش تدریس دانشآموز محور هر چند که معلمان مظهر قدرت هستند اما در پروسه یادگیری، معلمان و دانشآموزان نقش فعال برابری دارند.
نقش اصلی معلم، آموزش، تسهیل یادگیری و درک کلی مطالب توسط دانشآموز و همچنین سنجش یادگیری دانشآموز از طریق ارزیابیهای رسمی و غیررسمی مانند پروژههای گروهی، پرتفوی دانشآموز و مشارکت در کلاس است.
در کلاس درس دانشآموز محور، تدریس و ارزیابی به هم وابسته هستند زیرا میزان یادگیری دانشآموز دائما در زمان آموزش سنجیده میشود.
پیشرفتهای تکنولوژی در دهههای اخیر، بخش روش های تدریس آموزش و پرورش را به جلو رانده اند. همانطور که از نامش پیداست، در رویکرد High-Tech از تکنولوژیهای مختلف برای کمک به دانشآموز در کلاس درس استفاده میشود. خیلی از معلمان در کلاس از کامپیوتر و تبلت استفاده میکنند و بعضی از معلمان از طریق اینترنت به دانشآموزان تکلیف میدهند. اینترنت در فضای کلاس کاربرد دارد، زیرا منابع نامحدودی را برای دانشآموزان فراهم میکند. معلمان همچنین میتوانند از اینترنت برای برقراری ارتباط بین دانشآموزانشان و افراد دیگر در سراسر جهان بهره بگیرند.
هرچند تکنولوژی آموزش و پرورش را متحول کرده است اما خیلی از معلمان کماکان روش تدریس سنتی با استفاده از سطح پایینی از تکنولوژی را ترجیح می دهند. بعضی شیوههای یادگیری نیازمند حضور فیزیکی و تعامل بین مربی و دانشآموز هستند. به عنوان مثال، دانشآموزانی که خلاصه برداری می کنند، به خاطر سپاری بهتری نسبت به دانشآموزانی که یادداشتها را تایپ میکنند دارند. جنبه منفی دیگر استفاده از تکنولوژی در کلاس میتواند تضعیف مهارتهای املایی و نوشتاری دانشآموزانی باشد که از سن پایین از غلط یاب استفاده میکنند. نهایتا، تطبیق روش های تدریس مناسب با دانش آموزان مختلف بسیار مهم است و بعضی اوقات دانشآموزان با رویکرد Low-Tech همخوانی بهتری دارند.
نمونههایی از رویکرد Low-Tech استفاده کم از تکنولوژی در روشهای تدریس مختلف آموزش:
آموزش مستقیم، اصطلاحی کلی برای اشاره به شیوه تدریس سنتی می باشد که بر پایه تدریس صریح درسها و توضیحات معلم بنا شده است. در این شیوه تدریس، ممکن است معلم یک یا تمامی نقشهای زیر را داشته باشد:
مدل شخصی Personal Model
معلمانی که از طریق شیوه “مدل شخصی” تدریس میکنند در نقش الگوی دانشآموزان قرار دارند و چگونگی دسترسی به اطلاعات و درک مفاهیم را به آنها نشان میدهند. در این شیوه تدریس، دانشآموزان از طریق مشاهده و کپی کردن عملکردهای معلم آموزش میبینند
متخصص Expert
معلمان متخصص دارنده تمامی دانش و تخصص مورد نیاز در کلاس هستند. نقش اصلی آنها، راهنمایی و جهتدهی دانشآموزان در فرایند یادگیری است. به دانشآموزان تنها به عنوان دریافتکننده دانش و اطلاعات نگاه میشود (“ظروف خالی”)
اقتدار رسمی Formal Authority
معلمان با اقتدار رسمی به خاطر دانش بیشتر و موقعیت بالاتر خود نسبت به دانشآموزان، در جایگاه قدرت و مرجعیت قرار دارند. شیوههای مدیریت کلاس، سنتی هستند و تمرکز بر روی قوانین و انتظارات است
تدریس مستقیم راهبرد اصلی تدریس معلم محور است و از آموزش انفعالی یعنی آموزش دانشآموزان از طریق گوش دادن و مشاهده دستورالعملهای کاملا مشخص استفاده میکند. معلمان و اساتید نقش تنها تامینکننده دانش را دارند و تحت مدل تدریس مستقیم، معلمان اغلب از طرحهای درسی سیستماتیک و از پیش نوشته شده بهره میگیرند. برنامه تدریس مستقیم شامل تمامی آموزشهای معلم و تمامی فعالیتهایی که دانشآموزان در هر لحظه از درس باید انجام بدهند می شود.
این روش آموزش به دلیل اینکه شامل ترجیحات دانشآموز یا دادن فرصت به آنها برای یادگیری عملی یا گونههای دیگر یادگیری نمیباشد، شدیدا معلم محور است. همچنین به نسبت از تکنولوژی به میزان کمی استفاده می شود و اغلب بر مبنای استفاده از کتابهای درسی و کتابهای راهنما به جای کامپیوتر است.
در سال 2007 وقتی که دو معلم شروع به استفاده از نرم افزاری کردند که به آنها اجازه میداد درسهای خودشان را ضبط کنند ایده کلاس معکوس Flipped Classrooms به وجود آمد. در سال تحصیلی بعد، از دروس از پیش ضبط شده استفاده کردند و ایدهی خود را که به کلاس معکوس معروف شد را به اشتراک گذاشتند.
عموما، در روش تدریس کلاس معکوس، برخلاف گوش دادن به درسها در کلاس و انجام تکالیف در خانه دانشآموزان درسهای از پیش ضبط شده را در خانه میبینند و تکالیف درسی را در کلاس انجام میدهند. معلمانی که از شیوه کلاس معکوس استفاده میکنند، اغلب خودشان ویدیوهای آموزشی را ضبط میکنند اما بعضیها از ویدیوهای پیش ساخته در اینترنت استفاده میکنند.
یک مزیت کلیدی مدل کلاس معکوس این است که به دانش آموزان اجازه می دهد با سرعتی که خودشان انتخاب می کنند درس بخوانند. در بعضی موارد، ممکن است معلم یک ویدیو را برای تمامی دانشآموزان ضبط کند و در دیگر موارد، معلم میتواند به دانشآموزان اجازه دهد تا ویدیوی دیگری را بعد از یادگیری کامل هر موضوع نگاه کنند (اتخاذ رویکردی که بیشتر “تفکیکی/differentiated” است).
علیرغم داشتن پتانسیل برای محوریت دانشآموز، کلاسهای معکوس اکثرا معلم محور و بر اساس نظر معلم در مورد شیوه آموزش و برنامه درسی دانشآموزان است.
آموزش معکوس چیست؟ رویکرد نوین آموزش آنلاین
راهنمای کلاس معکوس برای مبتدیان
یادگیری حرکتی که بعضی اوقات به آن یادگیری لمسی(hands-on learning) یا عملی نیز گفته میشود، بر پایه هوشهای چندگانه است و دانشآموزان را مجبور به انجام دادن کار یا ساختن چیزی میکند. در محیط یادگیری حرکتی، دانشآموزان به جای گوش دادن یا نگاه کردن به درس، فعالیتهای فیزیکی انجام میدهند. تجربههای عملی، نقاشی کردن، نقش بازی کردن، ساخت و ساز و استفاده از نمایشنامه و ورزش از نمونههای فعالیتهای حرکتی در کلاس هستند.
گرچه این روش تدریس راهی بسیار مناسب برای مشغول نگه داشتن دانشآموزان و بعضی اوقات صرفا بیدار نگه داشتن آنهاست، ولی به ندرت از فعالیتهای یادگیری حرکتی استفاده میشود. یک دلیلش این است که، برخلاف محبوبیت تئوریهای شیوه یادگیری، مدرکی وجود ندارد که نشان دهد تدریس براساس یک شیوه یادگیری خاص، نتایج تحصیلی بهتری را تولید میکند.
یک جنبه مثبت یادگیری حرکتی (kinesthetic learning) این است که به ندرت به تکنولوژی وابستگی دارد، زیرا این شیوه برای حرکت و خلاقیت بیشتر ارزش قائل است تا مهارت های تکنولوژیکی. این به معنای سهولت و ارزانی استفاده از این شیوه تدریس است. همچنین مدت زمان استفاده از صفحات نمایشگر توسط دانشآموز کم می شود. اگر به دانشآموزان حق انتخاب چگونگی استفاده از حرکت برای یادگیری اطلاعات جدید یا تجربه مهارتهای جدید داده شود، یادگیری حرکتی میتواند بیشتر دانشآموز محور باشد تا معلم محور. همچنین با ترجیحات خاص معلم برای کلاس سازگار می باشد.
آموزش تفکیکی یا Differentiated instruction، فعالیت تدریس متناسب با نیازمندیهای فردی دانشآموزان است. در ابتدا در سال 1975 با قانون آموزش و پرورش افراد ناتوان (IDEA) که تضمین کننده دسترسی برابر تمامی کودکان به تحصیلات عمومی بود محبوب شد. برنامههای تحصیلات فردی (IEP) که طبق IDEA شروع شدند، کمک کردند تا معلمان برای دانشآموزان با نیازهای ویژه تفاوت قائل شوند. امروزه، آموزش تفکیکی برای رفع نیازهای تمام دانشآموزان استفاده میشود.
معلمان میتوانند از چند جنبه برای آموزش دانش آموزان تفاوت قائل شوند: نحوه دسترسی دانشآموز به مطالب، انواع فعایتهای دانشآموزان برای تسلط پیدا کردن به یک مطلب، هدف نهایی آموزش و نحوه چیدمان کلاس. مثالهایی از فرق گذاشتن شامل اجازه خواندن کتاب توسط دانشآموزان مطابق با سطح مهارت آنها، ارائه لیستهای مختلف املایی برای دانشآموزان یا تجمع در گروههای کوچک به منظور تدریس مجدد موضوعات هستند.
گرچه آموزش تفکیکی بر روی نیازهای فردی دانشآموز تمرکز دارد، اما اغلب توسط معلم برنامهریزی و پیادهسازی میشود و اگر چه تکنولوژی پتانسیل کمک کردن دارد اما نشانه بارز این شیوه تدریس نیست و از این رو روشی به نسبت سنتی و آسان برای تدریس است.
یادگیری مبتنی بر پژوهش inquiry-based شیوهای برای تدریس است که معلم در آن نقش حمایتی دارد و دانش آموزان را در طی فرآیند یادگیری راهنمایی و پشتیبانی می کند. در این شیوه آموزش، معلم میتواند یکی از نقشهای زیر را ایفا کند:
مدل شخصی Personal Model
معلمان در شیوه "مدل شخصی" در نقش الگوی دانشآموزان هستند و به دانشآموزان نحوه دستیابی به اطلاعات و درک مفاهیم را یاد میدهند. در این شیوه تدریس، دانشآموزان از طریق مشاهده و کپی کردن عملکرد معلم آموزش میبینند
تسهیل کننده Facilitator
تسهیلکنندگان تاکید جدی بر رابطه بین معلم و دانشآموز دارند. با اجرای سبک کلاس باز، تاکید بر آموزش معلم وجود ندارد و دانشآموز و معلم فرآیند یادگیری را با هم طی میکنند. یادگیری دانشآموز توسط معلم هدایت میشود و تمرکز بر روی تقویت استقلال، یادگیری عملی و کاوش است
محول کننده Delegator
معلمان نقش "منبع" را برای دانشآموزان دارند و به سوالهای آنها پاسخ میدهند و پیشرفتشان را در صورت نیاز بررسی میکنند. معلمان نقشی انفعالی در یادگیری دانشآموز و دانشآموزان نقش فعال در یادگیریشان دارند. هدف اصلی محول کننده، تقویت حس خودمختاری در فرآیند یادگیری است
یادگیری از طریق سفر پژوهشی Expeditionary Learning بر پایه ایدههای موسس وبسایت Outward Bound شکل گرفته، در این نوع یادگیری دانشآموزان برای کمک به مدرسه و جامعه خود به سفرهای پژوهشی میروند و با موضوعات درس به طور عمیق رابطه برقرار میکنند.
یادگیری در این مدل شامل چندین حوزه علمی است تا دانشآموزان متوجه شیوه حل مسائل در دنیای واقعی شوند. به طور مثال، یک دانشآموز در کلانشهر، ممکن است آمار آلودگی هوا را مطالعه کند، در مورد تاثیراتش یاد بگیرد و به مناطقی که تحت تاثیر این مشکل قرار گرفته اند سفر کند. پس از درک کافی از شرایط، دانشآموزان و معلمان به کمک همدیگر راه حلی پیدا میکنند که قابل اجرا باشد. از لحاظ تکنولوژی، مجموعه G (شامل Google Docs، Google Sheets و Google Drive) به همراه اینترنت میتواند به تحقیق، ارائه و پیادهسازی پروژههای دانشآموزان کمک کند، هر چند کار عملی در جامعه، بنیاد این روش است.
یادگیری شخصیسازی شده Personalized Learning به قدری جدید است که تعریف این شیوه آموزش کماکان در حال تغییر و تحول است. در قلب این مدل، معلمان از دانشآموزان میخواهند تا برنامههای شخصیسازی شده که مختص علایق و مهارتهای آنها می باشد را دنبال کنند. خودفرمانی و حق انتخاب دانشآموز در برنامه درسی، از ویژگیهای بارز یادگیری شخصیسازی شده هستند.
ارزیابی نیز مطابق با هر فرد انجام میشود: مدارس و کلاسهایی که یادگیری شخصیسازی شده را پیاده کرده اند از پیشرفت بر مبنای شایستگی استفاده میکنند تا دانشآموزان پس از تسلط بر کارهای کنونی خود به موضوعات بعدی بروند، در حالیکه دانشآموزانی که نیاز به کمک بیشتر دارند، زمان کافی در برنامه روزانه خودشان داشته باشند.
همچنین امکان ایجاد آمادگی برای ورود به دانشگاه و بازار کار در محیط های یادگیری شخصیسازی شده وجود دارد. دانشآموزانی که به کمک بیشتر یا کار اضافی نیاز ندارند، میتوانند با معلم بر روی پرورش مهارتهای اجتماعی و دیگر مهارتهای قرن بیست و یکم کار کنند .
یادگیری شخصیسازی شده شدیدا دانشآموز محور است، اما معلمان باید درسها را آموزش دهند، نمرات را بررسی کنند و با دانشآموزان در ارتباط باشند تا هر تغییر مورد نیاز را در برنامههای درسی اعمال کنند. آنها همچنین باید آشنایی خوبی با تکنولوژی داشته باشند. آموزشهای تفکیکی و شخصیسازی شده اغلب به صورت دروس و برنامههای آنلاین هستند، پس معلمان باید توانایی استفاده از پلتفرم های مجازی را داشته باشند.
هدف اصلی یادگیری مبتنی بر بازی Game-based Learning، اجبار دانشآموزان به یادگیری فعال در کلاس است. به دلیل نیازمندی به حل مسائل و استفاده از مهارتهای ارتباطی که در سنین بالاتر مورد نیاز خواهند بود، بازی کردن راه خیلی خوبی برای تشویق رویکرد مهارتی به جای تمرکز بر روی نمره است.
در محیط یادگیری مبتنی بر بازی، دانش آموزان ماموریت های مختلفی دارند و توسط انتخاب عملیات و سعی و خطا در طول مسیر به یک هدف مشخص(هدف یادگیری) می رسند. چنانکه دانشآموزان به پیشرفتها و دستاوردهای مشخصی دست یابند، می توانند همانند بازیهای ویدیویی مورد علاقهشان، نشان یا نمره دریافت کنند.
یادگیری مبتنی بر بازی یکی از روش های تدریس نیازمند زمان و برنامهریزی زیاد از طرف معلمان است. خوشبختانه، نرمافزارهایی مانند 3DGameLab و Classcraft این فرآیند را بسیار سادهتر میکنند. دادههای تهیه شده توسط این نرمافزارها، انتخاب ماموریتهای دانشآموزان را برای معلمان آسانتر کرده است..
به دلیل این که معلمان نقش بزرگی در برنامهریزی و تدوین مطالب در این مدل دارند، یادگیری مبتنی بر بازی کاملا دانشآموز محور نیست، اما همچنان تمرکز زیادی بر روی دانشآموزی دارد که با سرعت خود جلو میرود و تصمیمات مستقل در محیط بازی میگیرد.